السلطان یا اباالحسن علی علی
حتما تو نیز جنس غمت فرق میکند
آشفتگی زلف خمت فرق میکند
محتاج دستهای کریمانه ات،بی بی
از بس که شیوه ی کرمت فرق میکند
::مولاتی رقیه::
زین پس بجای واژه ی کربوبلا بگو بهشت
حق طبیعیمه بیام خوب و بدم زیبا و زشت
مینویسم روضه ولی میخونمش عرش برین
زین پس بجای واژه ی عشق بگو یل ام البنین
اباالفضل فدای اون دو دست قلمت
اباالفضل تو رو شناختم از رو علمت
اباالفضل بذار بازم بیام تا حرم
اباالفضل یا کاشف الکرب حسین
زین پس بجای واژه ی کعبه بگو حرم حسین
قبله یه کم به سمت راست حدوده بین الحرمین
مینویسم آب ولی یادم میاد چشم عمو
بخاطر دل رباب سکوت نکن بلند بگو
اباالفضل آقا باعث زحمتت شدم
اباالفضل منم خادم هیئتت شدم
اباالفضل اسیره پرای رو علامتت شدم
اباالفضل یا کاشف الکرب حسین
زین پس بجای واژه ی سینه زنی بگو نماز
نگو میرم هیئت بگو دارم میرم راز و نیاز
نوشته میشه علقمه دارو شفا خونده میشه
دست خالی هیچ احدی از اینجا رونده نمیشه
اباالفضل من از سفره ت روزی میبرم
اباالفضل از اسمت ساده من نمیگذرم
اباالفضل دلم جامونده توی حرم
اباالفضل یا کاشف الکرب حسین
هَوایــــــــــــی میشم...
مَنه حِیرون تو این روزا هَواتو کردم...
دلــَـــــــــم میخوادتـــــ...
میخوام بیام تو حَرَمــِــت دورتــــــ بگردم...
کرب و بلا نبر زیادم جوونیمو پای تو دادم
از ما که گذشت اما غمم همینه الهی هیچ کس داغ حرمت نبینه
قدم قدم میگم ای دل ای دل حرم حرم میگم ای دل ای دل
امان امان ای دل امان امان ای دل
شب چشام به شور شینه شبای بین الحرمینه
بر مشام جان میرسه بوی حرم ترسم به قلبم بماند آرزوی حرم
دلم گرفته از این زمونه دست نذارید رو قلبم که خونه
از ما که گذشت اما غمم همینه الهی هیچ کس داغ حرمت نبینه
قدم قدم میگم ای دل ای دل حرم حرم میگم ای دل ای دل
امان امان ای دل امان امان ای دل
چشام شده ز گریه بی سو مامور قبض روح من کو
به ملک مرگم بگو داغ نذاره همراه خودش عکش شیش گوشتو بیاره
که گفته باشم حرف خود زین دم حرم ندیده من جون نمیدم
از ما که گذشت اما غمم همینه الهی هیچ کس داغ حرمت نبینه
قدم قدم میگم ای دل ای دل حرم حرم میگم ای دل ای دل
امان امان ای دل امان امان ای دل
مرغ دلم هواتو کرده هوای کربلاتو کرده
دلم میخواد که حاجتمو بگیرم رو خاک خونه ی مادری ام بمیرم
سرو به روی تربت بذارم تمام لحظه ها رو میشمارم
از ما که گذشت اما غمم همینه الهی هیچ کس داغ حرمت نبینه
قدم قدم میگم ای دل ای دل حرم حرم میگم ای دل ای دل
هَوایــــــــــــی میشم...
مَنه حِیرون تو این روزا هَواتو کردم...
دلــَـــــــــم میخوادتـــــ...
میخوام بیام تو حَرَمــِــت دورتــــــ بگردم...
از اون نگاهش نمی شه دل کَند
دلم می مونه وقتی که آروم می زنه لبخند، دود کنید اسفند
قد بلند و موی کمند و باباش که میبینه میفته یاد جدش
وقتی سواره ست، یا که پیاده ست، می شناسنش از اون دورا، بلنده قدش
نگید چرا شدم هراسون، بچه بزرگ نکردم آسون...
عزیز بابا، باشی سلامت! تو این جوونا فقط تو داری چندتا علامت، باشی سلامت
یه خال گونه، قد نمونه، فقط تو با عموت میشی شونه به شونه
فدات شه بابا، می دونی حالا عشق تو بابا رو به صحرا می کِشونه
نقشه هامو رو آب میبینم، یکی بگه که خواب میبینم...
قله ی عشقم داره میره، الهی که حسین(ع) بمیره
بعد تو اکبر! کاش که نباشم... خدا نیاره روزی که بابا از تو جداشم، کاشکی نباشم
محبوب بابا، آشوب بابا! با قدمات دلش داره می کوبه بابا...
دور میشه از من... همه می دونن... که نم نم از راه می رسه غروب بابا...
اکبر و گرگهای بیابون، لیلا و خاکستر مجنون